این عکسرو ک دیدم دلم پونصد هزاربار برا خوابگاه تنگ شد....
چه موهایی ک رنگ و صاف نکردم....چه لاکایی ک نزدم...
و چ چتریایی ک گند نزدم بهشون😂😂😂
چه استرسی داشتیم وقتی یکی میخاست بره مهمونیعی تولدی دیتی چیزی....همههه باهم تلاش میکردیم تا جایی ک میشه خوشگلش کنیم😂
شعت چقد دلم برا وقتایی ک بچهها میرفتن دیدن دوست پسراشون تنگهههه😂
پ.ن:امروز دقیقا همون روزیه ک پارسال تظاهرات بنزین طوری شد...
پ.ن بعدی:دلم برا بچهها تنگه...حتی برا مزهی نودلم تنگه...
دلم برا تنها چیزی ک تنگ نیست سرپرستای عنونست
پ.ن بعدی بعدی:بلاگفا خودم عکسرو سانسور کردم تو دیگع ولش کن